فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 262
حال خونين دلان که گويد باز ، و از فلک خون خم که جويد باز شرمش از چشم مي پرستان باد ، نرگس مست اگر برويد باز جز فلاطون خم نشين شراب ، سر حکمت به ما که گويد باز هر که چون لاله کاسه گردان شد ، زين جفا رخ به خون بشويد باز نگشايد دلم چو غنچه اگر ، ساغري از لبش نبويد باز بس که در پرده چنگ گفت سخن ، ببرش موي تا نمويد باز
گرد بيت الحرام خم حافظ
،
گر نميرد به سر بپويد باز
تعبیر:
خود را در گرفتاری و مشکلات، تنها می بینی و گمان می کنی که یار و یاوری نداری. اما صبر و تحمل و ایمان به خداوند از بار غم ها می کاهد. خود را به خدا بسپار. هر آنچه که پیش آید، خیر و صلاح تو در آن است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 55
خم زلف تو دام کفر و دين است ، ز کارستان او يک شمه اين است جمالت معجز حسن است ليکن ، حديث غمزه ات سحر مبين است ز چشم شوخ تو جان کي توان برد ، که دايم با کمان اندر کمين است بر آن چشم سيه صد آفرين باد ، که در عاشق کشي سحرآفرين است عجب علميست علم هيات عشق ، که چرخ هشتمش هفتم زمين است تو پنداري که بدگو رفت و جان برد ، حسابش با کرام الکاتبين است
مشو حافظ ز کيد زلفش ايمن
،
که دل برد و کنون دربند دين است
تعبیر:
در راه رسیدن به مقصود دچار گرفتاری و مشکلات شده ای. از مکر و حیله ی دشمن در امان نباش زیرا به موقعیت تو حسادت می ورزد. با کمی درایت و توکل بر خدا می توانی به مقصود خود نائل شوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 371
ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم ، محصول دعا در ره جانانه نهاديم در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش ، اين داغ که ما بر دل ديوانه نهاديم سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد ، تا روي در اين منزل ويرانه نهاديم در دل ندهم ره پس از اين مهر بتان را ، مهر لب او بر در اين خانه نهاديم در خرقه از اين بيش منافق نتوان بود ، بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم چون مي رود اين کشتي سرگشته که آخر ، جان در سر آن گوهر يک دانه نهاديم المنه لله که چو ما بي دل و دين بود ، آن را که لقب عاقل و فرزانه نهاديم
قانع به خيالي ز تو بوديم چو حافظ
،
يا رب چه گداهمت و بيگانه نهاديم
تعبیر:
به توانایی های ذاتی خود تکیه کن. راه پیشرفت برای تو باز است. با تدبیر و تأمل قدم در راه بگذار و از سد مشکلات بگذر. بیهوده به سخنان بی پایه و اساس اعتماد نکن. به عقل و اراده ی خود ایمان داشته باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 262
حال خونين دلان که گويد باز ، و از فلک خون خم که جويد باز شرمش از چشم مي پرستان باد ، نرگس مست اگر برويد باز جز فلاطون خم نشين شراب ، سر حکمت به ما که گويد باز هر که چون لاله کاسه گردان شد ، زين جفا رخ به خون بشويد باز نگشايد دلم چو غنچه اگر ، ساغري از لبش نبويد باز بس که در پرده چنگ گفت سخن ، ببرش موي تا نمويد باز
گرد بيت الحرام خم حافظ
،
گر نميرد به سر بپويد باز
تعبیر:
خود را در گرفتاری و مشکلات، تنها می بینی و گمان می کنی که یار و یاوری نداری. اما صبر و تحمل و ایمان به خداوند از بار غم ها می کاهد. خود را به خدا بسپار. هر آنچه که پیش آید، خیر و صلاح تو در آن است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 431
لبش مي بوسم و در مي کشم مي ، به آب زندگاني برده ام پي نه رازش مي توانم گفت با کس ، نه کس را مي توانم ديد با وي لبش مي بوسد و خون مي خورد جام ، رخش مي بيند و گل مي کند خوي بده جام مي و از جم مکن ياد ، که مي داند که جم کي بود و کي کي بزن در پرده چنگ اي ماه مطرب ، رگش بخراش تا بخروشم از وي گل از خلوت به باغ آورد مسند ، بساط زهد همچون غنچه کن طي چو چشمش مست را مخمور مگذار ، به ياد لعلش اي ساقي بده مي نجويد جان از آن قالب جدايي ، که باشد خون جامش در رگ و پي
زبانت درکش اي حافظ زماني
،
حديث بي زبانان بشنو از ني
تعبیر:
به آرزو و مراد خود خواهی رسید به شرط آنکه نا امید و مأیوس نباشی. از دوستی گله و شکایت داری. بهتر است که صبور باشی و با رفتار خود اعتماد او را جلب کنی. با دوستان مشفق درددل و مشورت کن و بار مشکلات را به تنهایی تحمل نکن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 397
ز در درآ و شبستان ما منور کن ، هواي مجلس روحانيان معطر کن اگر فقيه نصيحت کند که عشق مباز ، پياله اي بدهش گو دماغ را تر کن به چشم و ابروي جانان سپرده ام دل و جان ، بيا بيا و تماشاي طاق و منظر کن ستاره شب هجران نمي فشاند نور ، به بام قصر برآ و چراغ مه برکن بگو به خازن جنت که خاک اين مجلس ، به تحفه بر سوي فردوس و عود مجمر کن از اين مزوجه و خرقه نيک در تنگم ، به يک کرشمه صوفي وشم قلندر کن چو شاهدان چمن زيردست حسن تواند ، کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن فضول نفس حکايت بسي کند ساقي ، تو کار خود مده از دست و مي به ساغر کن حجاب ديده ادراک شد شعاع جمال ، بيا و خرگه خورشيد را منور کن طمع به قند وصال تو حد ما نبود ، حوالتم به لب لعل همچو شکر کن لب پياله ببوس آنگهي به مستان ده ، بدين دقيقه دماغ معاشران تر کن
پس از ملازمت عيش و عشق مه رويان
،
ز کارها که کني شعر حافظ از بر کن
تعبیر:
ایمان و اعتقاد خود را نسبت به کاری که در پیش داری از دست نده و بر سعی و تلاش خود بیفزای تا به نتیجه ی دلخواه و مطلوب خود برسی. ریا را از وجود خود دور کن. آینده ی خوب و موفقیت آمیزی در پیش رو داری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 265
برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز ، بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز روز اول رفت دينم در سر زلفين تو ، تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز ساقيا يک جرعه اي زان آب آتشگون که من ، در ميان پختگان عشق او خامم هنوز از خطا گفتم شبي زلف تو را مشک ختن ، مي زند هر لحظه تيغي مو بر اندامم هنوز پرتو روي تو تا در خلوتم ديد آفتاب ، مي رود چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو ، اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز در ازل داده ست ما را ساقي لعل لبت ، جرعه جامي که من مدهوش آن جامم هنوز اي که گفتي جان بده تا باشدت آرام جان ، جان به غم هايش سپردم نيست آرامم هنوز
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش
،
آب حيوان مي رود هر دم ز اقلامم هنوز
تعبیر:
نا امید نباش و دست از طلب بر ندار هرچند ممکن است دیر به آرزوهای خود برسی. فعلاً صبور و مقاوم باش. راه های مختلف را امتحان کن تا به مقصود خود دست یابی. در هر حال سعه ی صدر داشته باش و غم های روزگار را هیچ بدان.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 307
هر نکته اي که گفتم در وصف آن شمايل ، هر کو شنيد گفتا لله در قائل تحصيل عشق و رندي آسان نمود اول ، آخر بسوخت جانم در کسب اين فضايل حلاج بر سر دار اين نکته خوش سرايد ، از شافعي نپرسند امثال اين مسائل گفتم که کي ببخشي بر جان ناتوانم ، گفت آن زمان که نبود جان در ميانه حائل دل داده ام به ياري شوخي کشي نگاري ، مرضيه السجايا محموده الخصائل در عين گوشه گيري بودم چو چشم مستت ، و اکنون شدم به مستان چون ابروي تو مايل از آب ديده صد ره طوفان نوح ديدم ، و از لوح سينه نقشت هرگز نگشت زايل
اي دوست دست حافظ تعويذ چشم زخم است
،
يا رب ببينم آن را در گردنت حمايل
تعبیر:
هیچ چیز به آسانی و سهولت به دست نمی آید. سعی و تلاش لازم دارد. در کاری که در پیش روی داری، با دقت و طمأنینه حرکت کن. عجولانه تصمیم نگیر. از بروز مشکلات و حوادث به خود ترس و واهمه راه نده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 342
حجاب چهره جان مي شود غبار تنم ، خوشا دمي که از آن چهره پرده برفکنم چنين قفس نه سزاي چو من خوش الحانيست ، روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عيان نشد که چرا آمدم کجا رفتم ، دريغ و درد که غافل ز کار خويشتنم چگونه طوف کنم در فضاي عالم قدس ، که در سراچه ترکيب تخته بند تنم اگر ز خون دلم بوي شوق مي آيد ، عجب مدار که همدرد نافه ختنم طراز پيرهن زرکشم مبين چون شمع ، که سوزهاست نهاني درون پيرهنم
بيا و هستي حافظ ز پيش او بردار
،
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
تعبیر:
این زندگی را درخور و سزاوار خود نمی بینی و آرزوهای بلندی در سر داری. بهتر است که مراقب باشی تا بیهوده خود را دچار دردسر نکنی و از نبوغ و اراده ی خود عاقلانه بهره گیری کن تا به هدف خود برسی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 162
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد ، که در دستت بجز ساغر نباشد زمان خوشدلي درياب و در ياب ، که دايم در صدف گوهر نباشد غنيمت دان و مي خور در گلستان ، که گل تا هفته ديگر نباشد ايا پرلعل کرده جام زرين ، ببخشا بر کسي کش زر نباشد بيا اي شيخ و از خمخانه ما ، شرابي خور که در کوثر نباشد بشوي اوراق اگر همدرس مايي ، که علم عشق در دفتر نباشد ز من بنيوش و دل در شاهدي بند ، که حسنش بسته زيور نباشد شرابي بي خمارم بخش يا رب ، که با وي هيچ درد سر نباشد من از جان بنده سلطان اويسم ، اگر چه يادش از چاکر نباشد به تاج عالم آرايش که خورشيد ، چنين زيبنده افسر نباشد
کسي گيرد خطا بر نظم حافظ
،
که هيچش لطف در گوهر نباشد
تعبیر:
به هدف و مقصودت خواهی رسید. آن را غنیمت بدان. قدر آن را بدان زیرا آسان بدست نیامده است. در روزگار خوشی به یاد دیگران باش و از خداوند سپاسگزاری کن تا همیشه به تو کمک کند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 13 آذر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 391
خوشتر از فکر مي و جام چه خواهد بودن ، تا ببينم که سرانجام چه خواهد بودن غم دل چند توان خورد که ايام نماند ، گو نه دل باش و نه ايام چه خواهد بودن مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او ، رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن باده خور غم مخور و پند مقلد منيوش ، اعتبار سخن عام چه خواهد بودن دست رنج تو همان به که شود صرف به کام ، داني آخر که به ناکام چه خواهد بودن پير ميخانه همي خواند معمايي دوش ، از خط جام که فرجام چه خواهد بودن
بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
،
تا جزاي من بدنام چه خواهد بودن
تعبیر:
به خوشی ها و شادی های زندگی فکر کن. صبر و حوصله داشته باش. به آنچه داری قانع باش و خوش باش. به حرف های بیهوده ی مردم گوش فرا نده و زندگی خود را ملعبه ی آرزوهای دست نیافتنی نکن.